.....................



دوست دارم بیایی حداقل یکی دو ساعت بنشینی و من باهات حرف بزنم تقدیر هر چه باشد می پذیرم قول میدهم

????✨????✨????

 

????????♥️????

 

مهربانم، همدمم! روح و روانم می‌شوی؟

عمر من! هم‌صحبت من، همزبانم می‌شوی؟

 

بی تو آرامی ندارم حضرت زیبای عشق

دلبرم، آرامشم! آرام جانم می‌شوی؟

 

شام یلدایم سیاه و بی‌فروغ و ساکت است

ماه تابان! میان آسمانم می‌شوی؟

 

یک دل شوریده در این سینه غوغا می‌کند 

روشنای دیده‌ی من! دل‌ستانم می‌شوی؟

 

قصه‌ی عشقم تو را کم داشت، اکنون آمدی

قهرمان باشکوه داستانم می‌شوی؟

 

خانه‌ی دل‌ را برایت آب و جارو کرده‌ام 

مهربان با وفایم! میهمانم می‌شوی؟

 

با تو دنیا رنگ و بوی عشق می‌گیرد، بگو

سرو خوش بالای من! سرو روانم می‌شوی؟

 

؟؟؟؟

♥️

 

????✨????✨????


نوشته شده توسط الناز پوراسماعیلی در 23 / 11

و ساعت 5:4 بعد از ظهر


احسان قلبم هستی می دونم خیلی دیوونه ام ولی عاقل ها عاشق واقعی نمیشوند فقط دیوونه تو بودن خوشبختم

ای روزهای خوب که در راهید

ای جاده‌های گمشده در مه

ای روزهای سخت ادامه، 

از پشت لحظه‌ها به در آیید.

 

ای روز آفتابی

ای مثل چشم‌های خدا، آبی

ای روز آمدن

ای مثل روز، آمدنت روشن

 

این روزها که می‌گذرد

هر روز در انتظار آمدنت هستم

اما با من بگو که آیا، من نیز در روزگار آمدنت هستم؟

 

#قیصر_امین_پور



:: برچسب‌ها: حافظ ,

نوشته شده توسط الناز پوراسماعیلی در 23 / 11

و ساعت 5:1 بعد از ظهر


چه خوشبخت هست کسی که تو کنارش باشی و من چه خوشبختم که عاشق تو شدم مرد ترین هستی دوستت دارم فدای تو

????♥️????♥️????

 

از گل‌فروش، لاله‌رخی لاله می‌خرید

می‌گفت: «بی‌تبسّم گل، خانه بی‌صفاست»

????

گفتم: «صفای خانه کفایت نمی‌کند،

باید صفای «روح» بیابی که کیمیاست»

????

خوب است ای کسی که به گلزار زندگی؛

روی تو همچو لاله صفابخش و دلرباست؛

????

روح تو نیز چون رخ تو با صفا بُوَد

تا بنگری که خانۀ تو خانۀ خداست...

 

#فریدون_مشیری



:: برچسب‌ها: حافظ ,

نوشته شده توسط الناز پوراسماعیلی در 23 / 11

و ساعت 4:49 بعد از ظهر


جونم نفسم چقدر خوشحالم که آنلاینی میتونم حس ات کنم کاش باهات هر شب حرف بزنم من می دونم میخونی

بہ خدا عشق بہ رسوا شدنش می‌ارزد

و بہ مجنون و بہ لیلا شدنش می‌ارزد

 

دفتر قلب مرا وا كن و نامے بنویس

سند عشق بہ امضا شدنش می‌ارزد

 

گرچہ من تجربه‌اے از نرسیدن‌هایم

كوشش رود بہ دریا شدنش می‌ارزد

 

كیستم؟... باز همان آتش سردے كہ هنوز

حتم دارد كہ بہ احیا شدنش می‌ارزد

 

با دو دست تو، فروریختنِ دم بہ دمم

بہ همان لحظه‌ے برپا شدنش می‌ارزد

 

دل من در سبدے، عشق بہ نیل تو سپرد

نگهش دار؛ بہ موسے شدنش می‌ارزد

 

سال‌ها گرچہ كہ در پیلہ بماند غزلم

صبر این كِرم بہ زیبا شدنش می‌ارزد...

 

 



:: برچسب‌ها: شعر ,

نوشته شده توسط الناز پوراسماعیلی در 23 / 11

و ساعت 4:44 بعد از ظهر


الهی تب کنم شاید پرستارم تو باشی طبیب این دل بیمارم تو باشی فقط تووووووووووووووووووووووووووووووووووو

او قند روزهای تلخ من است

پرسیدند آیا او را

تا حد مــرگ دوست داری

گفتم: بالای قـبرم از او سخن بگویید

و ببینید چطور مرا زنده می کند

 

#محمود_درویش



:: برچسب‌ها: دلنوشته غم فراق ,

نوشته شده توسط الناز پوراسماعیلی در 23 / 11

و ساعت 4:42 بعد از ظهر


دکتر احسان علیخانی الهی من فدای دکتر شدنت بشم چقدر مامان مریم ات خوشحاله یادمه چقدرمامانت دوست داره

شاید ڪســـــــی

شبــــــیه تو پیدا شـــــود 

 

ولی هیچڪس

شبیـــــه من

 

عاشق تو نمیشـــــود  ....



:: برچسب‌ها: شعر ,

نوشته شده توسط الناز پوراسماعیلی در 23 / 11

و ساعت 4:40 بعد از ظهر


اخ چه دلتنگ عکس جدیدت از اونا که آقای بزرگزادگان می گیرد وای چقدر دلم واست یک ذره شده جون دلم عزیزم

شرط حیات 

دیدن مردمک چشمانت 

از نزدیک است

وقتے ڪه صداے نفس هایت 

در گوشم عشق را زمزمه مے ڪند.. 

 

 

‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍

 

 



:: برچسب‌ها: حافظ ,

نوشته شده توسط الناز پوراسماعیلی در 23 / 11

و ساعت 4:38 بعد از ظهر


اخه کی می دونه جز خودم که چه رنجی و چه انتظاری کشیدم و هم حالم خوب بود و هم خوشحال بخاطر این عشق

‌من گرفتار و تو در بند رضای دگران

من ز درد تو هلاک و تو دوای دگران

 

گنج حسن دگران را چه کنم بی رخ تو؟

من برای تو خرابم، تو برای دگران

 

خلوت وصل تو جای دگران‌ست، دریغ

کاش بودم من دل خسته به جای دگران

 

پیش ازین بود هوای دگران در سر من

خاک کویت ز سرم برد هوای دگران

 

پا ز سر کردم و سوی تو هنوزم ره نیست

وه! که آرد سر من رشک بپای دگران

 

گفتی: امروز بلای دگران خواهم شد

روزی من شود، ای کاش! بلای دگران

 

دل غمگین هلالی به جفای تو خوش است

ای جفاهای تو خوش‌تر ز وفای دگران

 

#هلالی_جغتایی



:: برچسب‌ها: حافظ ,

نوشته شده توسط الناز پوراسماعیلی در 23 / 11

و ساعت 4:36 بعد از ظهر


احسان جونم خواهرم میگه من دیوانه ام که به بپای تو نشستم ولی من عاقلم آخرش هر چه باشد من می پذیرم

????✨????✨????

 

????????????????

 

امروز یکی گردش مستانه کنم

وز کاسهٔ سر ساغر و پیمانه کنم

 

امروز در این شهر همی گردم مست

می‌جویم عاقلی که دیوانه کنم

 

 

#حضرت_مولانا????????????

????

 

????✨????✨????



:: برچسب‌ها: حافظ ,

نوشته شده توسط الناز پوراسماعیلی در 23 / 11

و ساعت 4:34 بعد از ظهر


وای جون دلم فدات بشم عزیزم که آهنگ امیر عظیمی رو میذاری من غش کردم الهی من قربونت بشم عزیز جونمی

بــا بوســه مــرا بخـوان

کـــه دلخـــــــواه منــــــی

 مـــن عاشـق کـم قیـمت 

و تـــــــو شـــــاه منــــــی

آغــــوش تــــو گــــرم و 

نـاب و زیـــباست عـزیـــز

محبــــوب دل انـگیــــزِ 

مـــــن و مــاه منــی ...

 

 



:: برچسب‌ها: دلنوشته غم فراق ,

نوشته شده توسط الناز پوراسماعیلی در 23 / 11

و ساعت 4:31 بعد از ظهر


احسان جونم نگران نباش همه چی درست میشود نبینم غصه بخوری فدای سرت انشاالله سالم و شاد باشی عزیزم بوس

.

درد عشق تو که جان می‌سوزدم

گر همه زهر است از جان خوشتر است

درد بر من ریز و درمانم مکن

زانکه درد تو ز درمان خوشتر است

 

#عطار



:: برچسب‌ها: حافظ ,

نوشته شده توسط الناز پوراسماعیلی در 23 / 11

و ساعت 3:58 بعد از ظهر


دوست. دارم عزیزم می دونم پسرها دوستکسی آنقدر دوستشون داشته باشد دوست دارندخودشون دوست داشته باشند

 

درد عشق تو که جان می‌سوزدم

گر همه زهر است از جان خوشتر است

 درد بر من ریز و درمانم مکن

زانکه درد تو ز درمان خوشتر است

 عطار



:: برچسب‌ها: حافظ ,

نوشته شده توسط الناز پوراسماعیلی در 23 / 11

و ساعت 3:46 بعد از ظهر


احسان جونم دوستد دارم تمام قلبم پیشاپیش ولنتاین مبارک فقط واژه عشق با تو معنا می کند دوستت دارم قشنگ

نعمتی ست 

بودنت، 

داشتنت ...

ادبيات چه كهنه می شود در وصف تو....

كلمه ها بلد نيستند تو را بگويند، 

اما خيالي نيست، 

من بی سواد می شوم 

وقتی حرفِ توست....

 

 



:: برچسب‌ها: دلنوشته غم فراق ,

نوشته شده توسط الناز پوراسماعیلی در 23 / 11

و ساعت 3:44 بعد از ظهر


سلام احسان جونم وای من مردم واست الان آنلاین شدی من غش نکنم برات الهی فدات بشم قلبم رو روشن کردی جون

عشق همان چیزی است 

که به شما امکان می دهد بارها و بارها 

متولد شوید...☺️

 

 



:: برچسب‌ها: حافظ ,

نوشته شده توسط الناز پوراسماعیلی در 23 / 11

و ساعت 3:38 بعد از ظهر


سلام احسان جونم خوبی عزیزم دیگه آنلاین نیستی یا آنلاین اینستاگرام رو برداشتی کاشکی نمی گفتم اخ اخ

????????
در این زمستان
تب سوزان توست ڪه مرا گرم میڪند
میدانے دلبر
براے گرما
ڪافیست من باشم و
هواے آغوشت
و عشقے ڪه در نگاهم جریان دارد
شب‌های بی تو
شعر می نوشم و مست می شوم
به ياد چشمانت آسوده می خوابم و بامداد فردا باز هم خمار چشم تؤام
 ‌ ‍ چشمانت سیاه چاله‌هایی بودند
ڪه تمامِ هوش‌و‌حواسم را
بلعیدندو به جایش
دوست‌داشتنت را
برایم آوردند تحفه‌اے ڪه به غرق شدن
         در چشمانت می‌ارزید
و دل تنگم
و عشق
سكه ي دو ريالي گم شده‌ای ست كه
آخرين دوستت دارم را
از پشت سيم هاي رابطه
از من دريغ مي كنی
دوست داشتنت
نسکافه ای بود
که یک بار آن را نوشیدم و حالاسالهاست
خوابم نمی برد
کوچه پس کوچه های قلبم
جای امنی برای قدم های تو بود دوست داشتنم قشنگ عشقم پر از امنیت
و خواستنم پر از لطافت بود
حالا با این همه خوبی
چرا تو مرا نخواستی ولی من میخواهمت جان دلم
با تمام قلبم
و‌نبودنت را
با چه زبانی می توان ترجمه كرد
وقتی فاصله ی من با تو
و خیالم تنها يك آغوش است
تو را نمی دانم  اما من  با خيالت
شب را روز می كنم
روز را شب
و خیال آغوشت دنج ترين جای جهان من است
ای نزديك ترين دور
کلماتم را
غلاف می‌کنم تو نباشی هیچ‌چیزی برای نوشتن نیست
مولانا چه قشنگ گفته: در پرده ی دل فقط خیال تو رقص کند
????????



:: برچسب‌ها: دلنوشته غم فراق ,

نوشته شده توسط الناز پوراسماعیلی در 23 / 11

و ساعت 12:57 قبل از ظهر


سلام احسان جونم خوبی عزیزم فدای روی ماهت بشم از اون عکس خوشگل ها بگیر که دلم واست بره حالت چطوره

خیال آغوش
تو
جهانِ بڪریست ڪہ
دلم
میخواهد
ڪاشف آن من باشم
مَرا مُحکَم بَغل کُن زِنده‍ خواٰهَم شد به آسانی که گَرمای تَنَت درگَردِش خونَم اَثَر دارَد
میدونی دلتنگی چیزی نیست که براش وقت تعیین کنی که مثلا بگی امروز باید دلتنگ باشم فردا نباید دلتنگ شم همه‌ چی دست خودشه و به نظر تو اهمیتی نمیده یهو به خودت میای و میبینی تا خرخره فرو رفتی تو دریای دلتنگی و هرچی دست و پا میزنی بیشتر جریانش تو رو با خودش میبره به عمق و غرقت میکنه یهو ممکنه صبح پاشی ببینی دلت نیست هی بگردی هی بگردی هی بگردی، آخرش ببینی که انقدر دلت تنگ شده که گم شده انقدر بغض داشته‌ باشی که نتونی جلو خودتو بگیری،انقدر خسته و بی حوصله و بی ‌تاب باشی که نتونی قدم از قدم برداری یه وقتایی آدم گُم میشه تو جنگل دلتنگی له میشه تو دستای دلتنگی غرق میشه تو دریای دلتنگی و حالا من گُم و له و غرقم
‍دلم می‌خواهد هر شب را در گوشه‌ی دنج يك كافه باتوِ ساده گم شوم زمين نچرخد و عمر نگذرد همه چيز ثابت بماند و من تو را برای هميشه در قاب زندگی داشته باشم گلايه‌های دل غمگينم را از ياد ببرم و با بودن هايت خوش باشم من دوست دارم غمِ جمعه ها را فقط با توِ ساده از ياد ببرم
تو برای من
مثل آبنبات آلبالویی که خیلی دوسش دارم
مثل بارون بهار
مثل بستنی وسط زمستون
مثل خریدن کتاب مورد علاقم
مثل همون بافت نرمی هستی که من وقتی سردمه میپوشمش
مثل قدم زدن تو خیابون وقتی که داره برف میباره
مثل پاستیلای ترش و شیرین رنگی رنگی
مثل عطر مورد علاقم
مثل نون خامه ای
مثل گیلاس شیرین تو تابستون
مثل عود بیبی
مثل اهنگای گرل این رد میمونی
تو دقیقا همون آدمی هستی که من میتونم بهش اعتماد کنم ‌و دوستش دارم
همونی هستی که پیشش ارامش دارم
تو کاری میکنی از ته دلم لبخند بزنم
همونی که وقتی میبینمش چشام از ذوق برق میزنه
آره من اندازه ی همه ی این چیزایی كه گفتم دوست دارم آبدیت من????????????


نوشته شده توسط الناز پوراسماعیلی در 20 / 11

و ساعت 9:43 بعد از ظهر


سلام احسان جونم خوبی عزیزم الهی من فدات چقدر وقتهایی که می بینم آنلاینی چقدر خوشحالم حست می کنم جون

????????
بڪَذار شب
ڪَونہ‌هایت را ببوسم
عطر نفس‌هایت
مــرا سیـراب ڪند بڪَذار در سرسراے خیالت
و گونه‌هایت را
بوسه بوسه عاشقانه ورق بزنم
مثل دفتری
پراز دوستـــــــت دارم
مثل رمانی
پراز عاشقانه
بهانه گیر نیستم
فقط
دلم گاهی برای دیدنت
برای تماشای نگاه دلبرانه ات
برای صدایت
برای استشمام عطر هوایت
تنگ می شود
کاش بودی تا
از جام سرخ لبانت
به اندازه پیاله ای بوسه
می نوشیدم
مست می گشتم و
بدینگونه دلتنگی هجرانت را
از خاطر می بردم
اگه مخدر بودی باهات اور دوز می‌کردم اگه دریا بودی غرقت می‌شدم اگه جنگل بودی توت گم می‌شدم اگه آسمون بودی برات پرواز می‌کردم اگه مشروب بودی، دائم الخمر می‌شدم اگه جادو بودی هری پاتر می‌شدم اگه خودکار بودی نویسنده می‌شدم اگه کتاب بودی دانشمند می‌شدم اگه زندگی بودی معجون جاودانگی می‌خوردم اگه جهنم بودی آتیش گرفتن و با جون و دل
می‌پذیرفتم اگه قهوه بودی تا ابد بیدار می‌موندم اگه سرطان بودی واست می‌مردم
گاهی یک نگاه به تمام دنیا می‌ارزد
گاهی یک نگاه می‌تواند چنان عشقی را با خود داشته باشد که هزاران جمله‌ی دوستت دارم نداشته باشند اصلا انگار عشق واقعی را چشم ها فریاد میزنند نه زبان ها عشق آدم‌ها به خودتان را میان حرف هایشان جست و جو نکنید
در چشم‌ها دنبال عشق بگردید
زبان ها به دروغ می توانند عاشق شوند اما
چشم ها هیچگاه عشقشان دروغ نیست از نگاه برایتان میگفتم
نگاه همان حرفِ دلِ چشم است
اصلا شاید برای همین است ما دوستت دارم های یک نفر ممکن است فراموش‌مان شود اما
دوستت دارم های نگاهش را هرگز



:: برچسب‌ها: دلنوشته غم فراق ,

نوشته شده توسط الناز پوراسماعیلی در 20 / 11

و ساعت 7:35 قبل از ظهر


سلام احسان جونم قند عسلم الهی من فدای آنلاین شدنت بشم جان دلم یعنی مردم واست که تو اینستا ساعت ۲۱::۴


بەآغوش میگیرمت
شعر دوستت دارم را در ڪنار گوشت زمزمە میڪنم
وآنگاە ڪە محو بوے نفسهایت شدەام
مستانە موی آشفته ات را با انگشتان مشتاقم شانە میڪنم
چە گناە قشنگیست بوسیدن تو
چە جهنم زیباییست بهشت آغوشت
دعوتم ڪن به شهر آغوشت شهرے ڪه
عطر دلدادگے اش بتَراود اندامم را آغوشے ڪه
بے پَروا مَرا
لا بلاے بازوانش بفشارد بوسه هایش غرقم
ڪند آنگاه با شهد لبانت
عسلے ڪن لبانم را
هر شب در خیال عطر تنت حل مے شوم عاشقانہ ستایشت مے ڪنم تمام ِ شب بوهاے باغچہ را بہ موهایم مے آویزم و شاعرانہ تر از همیشه براے تو شعر مے نویسم
بماند که ندارمت
بماند که هنوز دلم برایت تنگ است
بماند که تکه‌ای از تو در من مانده است
بماند که شب‌ها بی‌قرارت می‌شوم
بماند که هنوز دلم می‌خواهدت
بماند که بی‌ تو فقط زنده‌ام
بماند که هنوز وقتی باران می‌بارد
صدایت در گوشم می‌پیچد
بماند که نمی آیی تا که آرامم کنی
بماند که نمی‌توانم از ذهنم بیرونت کنم
همه ی این‌ها بماند در دلم
در تنهایی من تو فقط خوب باش
همین کافی است
‏کاش بیایی سمت من نگاهت کنم دلم برای چشم هایت تنگ شده بی تاب توام بگو که دوستم داری مانند آن گنجشک جا مانده می لرزم ایوان جای من نیست مرا در آغوش بگیر بال هایم گرم می شوند
کمی تو باشی که بد نمی شود این پرنده لانه اش را گم کرده بگذار هر شب در چشم هایت آشیان کنم
می شکند ذره ذره سقف نازک دل
می چکد قطره قطره دلتنگی
تو کجایی تو کجایی باید آغوشم را برایت باز کنم
باید مثل نفس نفس هایم
دم گوشت دوستت دارم ها را به تکرار فریاد کن


نوشته شده توسط الناز پوراسماعیلی در 18 / 11

و ساعت 10:49 بعد از ظهر


سلام احسان جونم صدف قلبم خوبی عزیز دلم کاشکی تو هم به شدت من دوستم داشتی دلم کباب شد از اینهمه عشق


روزڪَـارم
چیزے ڪم دارد دلم نه باران میخواهد و نه آسمانی ابرے ستاره ها و لمس تنهایی شب نیز
ڪمرنڪَ شده اند دلم قاصدے میخواهد از
جنس حریر ناز‌ڪـِ تنهایی‌ام از آنسو‌ے سرزمین بی نشانِ دیدار ڪسی ڪه بغضها را با دلی آشنا پرواز میدهد همان ڪه
تڪرارش را دل میستاید
بڪَذار ساده بڪَویم
دلم تنها تو را  میخواهد
‍ دلتنگی هایم
حالش خوب است تو از خودت بگو
از نیامدنت
از تمام چیزهایی که
مربوط می شود به دلتنگی هایم
تو از خودت بگو
از تمام چیزهایی که حال بارانی ام را
خوب تر از ابر زمستان می کند
دلبــرجانم شاید هیچ وقت بِهت نگم که
تو تنها داراییِ با ارزشِ منــی
تو این هیاهوی زندگی خیال بودنت برام آرامش محضه شاید هیچ وقت بِهت نگم امّا انقد دوستِت دارم که برای داشتنت
از همه دنیا دست میکشم زندگیــم کاش بدونیِ
عشقت تَنها دلیلِ زندگیمه
من بدونِ تو هیچ وقت نتونستم هیچ وقت‌ نمیتونم تا ابدو یک روز عاشقتم
مے شود امشب
مرا مهمان چشمانت ڪنی
من هوس ڪردم
ڪه امشب ماه چشمانت شوم
با نگاهے خلوت قلب مرا بر هم بزن
من دلم مے خواهد
امشب جان جانانت شوم
لبانت را بر لبانم بگذار
و مرا میهمان شرابی ڪن
ڪه مستیش بی پایان است
در اغوشم بڪش
و بگذار ذره ذره ام با تو
بوے بهار بگیرد
این روزها
هوس سبز شدن در اغوشت را ڪرده ام

:: برچسب‌ها: دلنوشته غم فراق ,

نوشته شده توسط الناز پوراسماعیلی در 17 / 11

و ساعت 10:22 بعد از ظهر


سلام احسان جونم خوبی عزیزم الهی من به فدای استوری هات بشم


شب شده
بیا آغوشت را بگشا
نبض زندگی ام
در خواهش یک شب بخیر تو
می زند
دریغ مکن
بودنــت آرامشے ست
که تزریــق مے شود
درون رگ هــایم
با حس نفس هــایت
تکثیــر مے شود درون من
مبتــلاے تو شده ام
اے دلیل هر تپــش قلب من
عزیزِ قلبم????
لابه تموم خستگیات تموم دلشوره هات
یادت باشه ینفر هست
که همه ی غماتو به جون میخره
یه نفر که تا ابد یه پناهگاه امنِ واست
ینفر که واسه خندوندنت جونشم میده
زنـدگـی با خیال تو عشــق اسـت
وعشق نڪَاه عاشقانه ے
مــن به تــوست
ڪه ڪَره خــورده است
درایـوان خیال آغوشت
و کودِتایِ‌ چِشمٰانِ تو درقلب‌ من چشمانت با من چه کردند که خودم
قوانینم را زیر پا گذاشتم و آدم دیگری
شدم
قلاب کن جانم را به جانت دستم را به دستت نباشی نفس تنگ است دلم تنگ است دلم که هیچ دنیا هم تنگ است
صدایت در گوشم زمزمه می شود
نگاهت در ذهنم مجسم
ولی من تو را می خواهم نه خیالت
راشبت ستاره باران
صــدای تــــــو
قشنگترین صدای دنیاست چشمات خوشگل ترین رنگو داره صورتت زیباترین ترکیبیه که خدا آفریده‌ اصلا تو خلاصه ای هستی از همه قشنگیا
تو نقطه شروع همه اتفاقات خوب زندگی ام هستی و
بهترین هدیه از سوی خداوند
عشقم نسبت به تو حد و مرزی ندارد
دوستت دارم
و در صفحه شطرنج زندگیم
تمام مهره هایم مات مهربانی ات شد
و من با اسب سفید قلبم به سوی تو
تاختم تا بگویم شاه دلم دوستت دارم



:: برچسب‌ها: دلنوشته غم فراق ,

نوشته شده توسط الناز پوراسماعیلی در 16 / 11

و ساعت 10:16 بعد از ظهر


شبت خوش احسان عزیزم میبوسمت بسیارررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررر


با خیالت
شانه به شانه ی تو
قدم زدم
زیر برف زیبا
اگر سرمای
استخوان سوز زمستان
پلی شود
برای رسیدن به گرمای آغوشت
و رمز عاشقانه هایم نام زیباے توست
مست عشق میشوم از شنیدنش
دستار احساسم را به باد میدهم
تا بال و پر بگیرم
سوی خرابات آغوشت
از دور بہ آغوش میگیرمت
تمام تنـــم
همہ ے وجودم
عطر تو را میگیرد از دور میبوسمت
شعلہ میڪشم
سو سو میزنم
تمام
من
بوے دلتنگے میدهد شعرهايم را نخواندي
لاأقل حسم كن
و نگاهم را بخوان
سطر سطر نگاهم
مال تو
من راضيم
به همين احساس
عاشقت باشم
و پنهان ڪنم و پیر شوم
این خودش فلسفه ی
عشق درونی من است
هی نگاهت بڪنم
گم بشوم در چشمت
گم شدن در شب چشمان تو
پیدا شدن است
ای کاش با من حرف می‌زدی
من محتاج یک جمله بودم
جمله‌ای از تو که مرا از آغوشِ زنجیرهای نَنوشتن برهاند
باید با من حرف می‌زدی
تا چیزی می‌نوشتم کلید ادامه‌ی زندگی
در حنجره‌ی تو بود
در صدای تو
تویی که در من
من را گُم کرده بودی
????????????



:: برچسب‌ها: دلنوشته غم فراق ,

نوشته شده توسط الناز پوراسماعیلی در 15 / 11

و ساعت 10:10 بعد از ظهر


دو چیز تو دنیا خیلی سخته

یکی منتظر موندنه

یکی هم فراموش کردنه

اما میدونی سخت تر از اون دوتا چیه؟

اینه که ندونی اونی که دوسش داری رو

باید فراموش کنی

یا منتظرش بمونی....

.

 



:: برچسب‌ها: حافظ ,

نوشته شده توسط الناز پوراسماعیلی در 15 / 11

و ساعت 7:35 بعد از ظهر


سلام احسان جونم خوبی قندعسلم صدف زندگیم دوستت دارم و از راه دور می بوسمت شاید از دلتنگی ات آرام گیرم

ای کاش از صدای تو  بیشتر بر میداشتم از لبت بیشتر می شنیدم 

و از چشمهایت 

بیشتر

به خانه ام می آوردم ای کاش کمی بیشتر به این نتیجه میرسیدم که روزی دلم برایت تنگ میشود که روزی نمیتوانم 

یکجا بنشینم 

و به دوست داشتن ات فکر نکنم و به خواستن ات فکر نکنم و به آغوش ات 

که من را نمی پذیرد 

فکر نکنم

امشب بیا ڪنار همین قیل و قال ها جاے ورق زدن پوچ فالها با بوسہ ای بغلے غصّہ ام ببر آرے منم و

 دلخوشے این خیال ها

    مرا به آغوشت

فراخوان ڪـن

تا در دست آویزِ بازوانت پیش آمدِ واژڪَـانِ سخن در پندارِ 

نڪَاهت باشم چشمانِ من زادڪَاهِ پیاده‌ڪَانِ شـ؏ـرهاے 

        خسته است

               مرا  در تقدیرِ خویش 

               به توانِ ؏شـق بِسُرا

امشب مغرورانه

گام بر میدارم در بسترِ شبانه

و فروتنانه سر می نهم

رکعتهایِ نمازم را 

در سجده هایِ عاشقانه ات

خاک تنت را مهیا کن

و نیازِ دلِ بی تابم را

بی نیاز کن با ناز نگاهت

در سینہ‌ے مـن 

یڪ «تـو» نفـس می‌ڪشد

ڪَاهی 

بی‌نهـایت عاشـق اسـت 

و ڪَاهی 

آن‌قـدر لعـنتی 

ڪہ تمـام جانـم را می‌ڪَیرد

و مـن 

در هـر حالتی 

این «تـو»ے عاشـق لعـنتی را 

دوسـت دارم

چه عشق 

پاک و قشنگی 

می شود

من یواشکی نگاهت کنم

تو یواشکی صدایم کنی

و خدا برای باهم بودنمان 

آستین بالا بزند



:: برچسب‌ها: دلنوشته غم فراق ,

نوشته شده توسط الناز پوراسماعیلی در 15 / 11

و ساعت 7:23 بعد از ظهر



در خیال تو و در کنارِ تو بودن
نشانِ همہ‌ء زیبا‌یی‌هاست
ارمغان ِ تک‌ تکِ خوبی‌‌‌هاست
شکفتنِ شکوفہ‌ها و
استشمام ِ عطرِ همہء گل‌ها‌ست
مـــژده‌ے بهاران و
نُو شدنِ زندگی در همہ فصل‌هاست
کنار ِ تــــو بودن
نهایتِ همہ‌ء عشق بودن‌هاست
شبها وقتی خیالت و گیتارِ لبهایم با انگشتانِ ظریفت نواخته می شود
آهنگِ بوسه هایت تمامِ کهکشان را پر می کند و خیال آهویِ وحشیِ دلم در آغوشِ تو بی محابا می رقصد
و گونه هایت را
بوسه بوسه عاشقانه ورق می زنم
مثل دفتری
پراز دوستــت دارم
مثل رمانی
پراز عاشقانه
شب است و دیر وقت آدم‌ها به خوابی عمیق فرو رفته
و از دو تن که همچنان بیدار است
یکی منم که دوستت دارم
یکی منم که دوستت دارم
به گمانم عشق را می‌توان لمس کرد
به گمانم همین که کنارم نیستی ولی در خیالم نزدیک
عشق را می توان خواند از چشمانش
در دورترین نقطه جهان هم باشی در خیالم نزدیک
دور ترین من نزدیک ترینی به من
در جان و تن من ماندگار ترینی
يقين دارم
تو را دوست دارم
من، تو را صادقانه دوست دارم
تو را به دور از غرور
به دور از ريا
مثل كودكی به دور از دروغ
تو را مثل نيمه‌ ی ديگر جان
مثل لحظه‌ ی اولين ديدار
اولين بوسه اولين آغوش
من تو را عاقلانه دوسٺٺ دارم



:: برچسب‌ها: دلنوشته غم فراق ,

نوشته شده توسط الناز پوراسماعیلی در 14 / 11

و ساعت 7:11 قبل از ظهر


سلام احسان جونم خوبی چه برفی دیروز مشهد اومد کلی برف بازی کردیم جایت خیلی خیلی خالی بود جان دلم عزیز

????????
دل را به خیالت  گره  می زنم 
واژه هایم
سرکش
شده اند
شب
را
می خواهند  که در نگاهت برقصند
به تو فکر می‌کنم 
و تو همیشه در عجیب ترین زمان 
و غریب ترین مکان ها 
در قلب منی 
چه احساس زیبایی است 
که ناگهان 
با فکر زیبای تو 
غافلگیر شوم 
 ‌ ‍ ‌‌‌‌ ‌‌‌‌ ‌ ‌‌‌‌ ‌ ‍ ‌از پرچینِ نڪَاه تو
تا شالیزارِ  احساس من
   ڪوته راهے ست سراسر  مهرڪه خنڪاے نسیمش  زبانزد است به بوسه هاےِ مستانه بر منحنے لبهایی
   ڪه غنچه هاے سُرخش
         آماده ے شڪفتن است
با من از بوسه های آمدن بگو
از سمفونی احساس
بگو
تو را
میان کدامین
شعر ناتمامی
می توان تمام کرد
باید شعری بنویسم که سخت باشد
تا بیایی کمکم
که تنهایی از پسش بر نیایم
شعری که لازم باشد لبخند بزنی
عاشقانه نگاهم کنی
گونه‌ام را ببوسی و بگویی
دوستت دارم دیوانه
حالا به کمکت نیاز دارم
بسم الله
تو که همه‌ی عالم دل است
برای نشستنت بگو تکلیف عاشقی که
جز تو کسی به چشمش نمی‌آید
چیست



:: برچسب‌ها: دلنوشته غم فراق,

نوشته شده توسط الناز پوراسماعیلی در 14 / 11

و ساعت 7:11 قبل از ظهر


سلام احسان جونم شبت نوش بوس بروی ماهت


امشب نبض خیال بوسه هایت قلقلک می دهد گونه های شب بو را ضمیر دهانم معلق میان نفس های تو پنجره ماه همه عطر تو را سر می کشند کاش در آغوش رویاها
خواب بمانیم تا ابد پلک هایم طفره می روند
بیداری را
با من از بوسه های آمدن بگو
از سمفونی احساس
بگو
تو را
میان کدامین
شعر ناتمامی
می توان تمام کرد
وقتی داشتم خیالت را می‌بوسیدم
به شیری می‌ماندم
که قلمروش را مشخص می‌کند
جوری بوسیدمت
که تا ابد
از بوی عشق من
هیچکس
رنگ آرامش را در سرزمین تنت
نخواهد دید
چند جرعه از چشم هایت را بنوشم چند نفس از صدای کشیده ات را
به جان دل بشنوم از کدام واژه های لبانت بوسه خواهد رویید مرا ببر به سپیده به ساقه های تُرد نیلوفر
آفتاب بر لبان تو نشسته است
و شبنم بر گل هایِ سبزِ پیراهنِ من
باورت بشود یا نه روزی می‌رسد که دلت
برای هیچ‌کس به اندازه‌ی من تنگ نخواهد شد برای نگاه کردنم خندیدنم و حتی اذیت کردنم برای تمام لحظاتی که در کنارم نبودی وخیالت کردم روزی خواهد رسید که در حسرت تکرار دوباره ی من خواهی بود می‌دانم روزی که نباشم هیچ‌کس تکرار من نخواهد شد
ﻋﺸﻖ ﺍﺗﻔﺎﻗﯽﺳﺖ ﮐﻪ ﻣﯽﺍﻓﺘﺪ ﮔﺎﻫﯽ ﭘُﺮ ﺷﺘﺎﺏ ﻣﺜﻞ ِ ﮔﻠﻮﻟﻪﺍﯼ ﻧﺎﻏﺎﻓﻞ ﮔﺎﻫﯽ ﺁﺭﺍﻡ ﻣﺜﻞ ِ ﻧﺸﺖ ِ ﮔﺎﺯ ﺩﺭ ﺷﺒﯽ ﺯﻣﺴﺘﺎﻧﯽ ﺩﺭ ﻫﺮ ﺣﺎﻝ ﻋﺸﻖ ﺍﺗﻔﺎﻕ ِ ﮐُﺸﻨﺪﻩﺍﯼﺳﺖ
با من از بوسه های آمدن بگو
از سمفونی احساس
بگو
تو را
میان کدامین
شعر ناتمامی
می توان تمام کرد
وصيـّت كرده‌ام
قلبم را بہ كسی شبيه خـودم بدهنـد
می خواهـم بعـد از مـرگ هـم
عـاشـقـت بمـانم



:: برچسب‌ها: دلنوشته غم فراق ,

نوشته شده توسط الناز پوراسماعیلی در 11 / 11

و ساعت 9:47 بعد از ظهر


برای در خواب دیدنت
به کدام پهلو باید خوابید
کدام وِرد را باید خواند
چگونه باید بود
که از میانِ تمامِ نخواستنی‌ها
یک توِ دلخواه به خواب بیایی



:: برچسب‌ها: دلنوشته غم فراق ,

نوشته شده توسط الناز پوراسماعیلی در 10 / 11

و ساعت 9:24 بعد از ظهر


چشمای تو شروعِ همه چیز بود
از چشمای تو مینویسم و میخونم اگه بشنوی
چشمای تو شروعِ این حس و پایانِ من بود
چشم ازم ندوز از من احساسم دلخوشیم دلیلِ بودنم از عشقِ بی منتی که برای تو خرجش‌ کردم چشم ندوز
چشمایِ تو شدن دلیلِ ادامه دادن نبند اون چشمارو رو من



:: برچسب‌ها: دلنوشته غم فراق ,

نوشته شده توسط الناز پوراسماعیلی در 10 / 11

و ساعت 9:23 بعد از ظهر


دلبرم...

از ۱۴ سال پیش که عاشقت شدم تو وقتی شدی همه زندگیم 

دنیام محدود شده به تو...

تو جبران همه نداشته هامی..

تو آرامش دلم شدی تا بفهمم زندگی

اونقدرا هم سخت نیست...

اتفاقی وارد زندگیم شدی 

و اتفاقا تموم دنیام شدی ...

تو آخرین کسی هستی که اینجوری♥️

عاشقش شدم...

میگن اولین ها هیچوقت♥️

فراموش نمیشن وتو اولین من بودی

تو فراموش نشدنی ترین عشق منی!♥️

تو دورترین نزدیک منی...

سهم تو از بودن من قلب من است که 

جز تو برای کسی نمی تپد ...

هیچوقت یادت نره قلب یکی 

همیشه واسه تو میتپه (:

بمونی برام عزیز دلم.



:: برچسب‌ها: دلنوشته غم فراق ,

نوشته شده توسط الناز پوراسماعیلی در 10 / 11

و ساعت 9:17 بعد از ظهر


سلام احسان جونم خوبی عزیزم شبت خوش مواظب خودت باش آقای دکتر چقدر دوست داشتی دکتر صدات کنند بوس عزیزم


مخاطب قلبم ﺁﻏــﻮش ﻣﻦ ﻓﻘﻂ
ﺍﻧﺪﺍﺯه تــو ﺟـﺎ ﺩﺍﺭﺩ
ﺍﮔﺮ ﺧـﻮﺏ ﮔـﻮﺵ ﮐﻨﯽ
ﺍﯾﻦ ﺿﺮﺑــﺎﻥ ﻫﺎﯼ ﺗﻨﺪ ﻭ
ﭘﯽ ﺩﺭ ﭘﯽ ﻗﻠﺒﻢ ﺭﺍ ﻣﯽ ﺷﻨـﻮﯼ
تــو ﺭﺍ ﻓﺮﯾــﺎﺩ ﻣﯽ ﺯﻧﻨﺪ
ﻣﺨـﺎﻃﺐ ﮐﻼﻣﻢ ﮐﻪ ﻫﯿﭻ
ﻣﺨﺎﻃﺐ ﺿﺮﺑــﺎﻥ ﻫﺎﯼ ﻗﻠﺒـﻢ ﻫﻢ
تــوﯾﯽ
کم دارم
خیال حضور تو را
کنار عطر دو چای دارچین
و شب نشینی دو نفره
تاانتهای شب و آرام گرفتن آغوشت
تو را عجیب کم آورده ام
دلتنگم دلتنگِ ڪسے ڪہ
دلتنگــےاش راهر لحظہ گلایہ
مے ڪند و بهــانہ مے گیرد
انصاف نیست انتــهاے ایڹ
همہ دلتنگـے این همہ بهانہ
این همہ حسرت وصال نباشد
نبودنت بدجور توی ذوقِ دخترانگی ام میزند بدنیست کمی مُنصِف باشی آخر من بدونِ تو
برای کدام آدمِ عاقلی شیطنت کنم
که چپ چپ نگاهم نکند
من فقط به تو عمیق فکر می‌کنم
یه‌جوری که انگار فقط تویی که مهمی
فقط تویی که هستی
دلم فقط برای توئه که عمیقا تنگ میشه
فقط وقتی به تو فکر میکنم که
اون پروانه‌ها میان تو دلم
من دوست دارم برای تو مهم باشم
تو فکر کنی خوبم
تو نگاهم کنی
تو تحسینم کنی
تو به شوخیام بخندی فقط تو
به چه زبونی بگم دوست دارم
فارسی دوسـت دارم
انگلیسی آی لاو یو
ﺗﺮﮐﯽ ﺳﻨـﯽ ﺳـﻮﯾـﻮﺭﻭﻡ
ﭼﯿﻨﯽ ﻭﻭ ﺁﯼ ﻧﯽ
ﻓﺮﺍﻧﺴﻮﯼ ﮊﺕ ﺁﯾﻤﻪ
ایتالیایی ﺗﯽ ﺁﻣﻮ
ﮐﺮﻩ ﺍﯼ ﺳﺎﺭﺍﻧﮓ ﻫﯿﻮ
ﯾﻮﻧﺎﻧﯽ ﺳﻐﻪ ﭘﻮ
ﻋﺮﺑﯽ ﺍﻧﺎ ﺑﺤﯿﺒﮏ
ﺭﻭﺳﯽ ﯾﺎ ﺗﺒﯿﺎ ﻟﯿﻮﺑﻠﯿﻮ
و خیال تــ????ـو
تبدیل شد به تنها دلخوشی من
خیال بودنت دلچسبه
مثل خوردنِ خاکشیر تو گرمای تابستون
مثل خوردنِ آش رشته تو سرمای زمستون
مثلِ ذوق کودکانه ی خوردنه بستنی قیفی
یا شیطنت کودکانه
و پریدن تو چاله چوله های پر از آب



:: برچسب‌ها: دلنوشته غم فراق ,

نوشته شده توسط الناز پوراسماعیلی در 10 / 11

و ساعت 9:15 بعد از ظهر



.:: Powered By LOXBLOG.COM Copyright © 2009 by cheshmanabi ::.
.:: Design By :
wWw.loxblog.Com ::.




................................................ النازپوراسماعیلی ............................................. به صفحه اینستاگرام نقاشی ایرانی من بپیوندید: INSTAGRAM_IRANIAN1PAINTING ............................................. به صفحه اینستاگرام آشپزی من بپیوندید ... lnstagram- cheshmanabi ............................................... https://instagram.com/shayda_wear?igshid=10z6vflya9ey6 مزون مانتوی اینجانب دراینستاگرام عضو شوید ممنون




الناز پوراسماعیلی
















حافظ , دلنوشته غم فراق , دلنوشته لحظه قرار عاشقی , دلنوشته فراق , سهراب سپهری , مولانا , شعر , سخنان بزرگان , دلنوشته چشمان بی فروغ , آشپزی 2 الناز , جک , آشپزی الناز , دلنوشته غم فراق , مینیاتور , صنایع دستی ,




»تعداد بازديدها:
»کاربر: Admin


نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 82
بازدید دیروز : 3
بازدید هفته : 1130
بازدید ماه : 22052
بازدید کل : 768682
تعداد مطالب : 24266
تعداد نظرات : 2
تعداد آنلاین : 1



Alternative content


ستاره امید

<-PostTitle->

<-PostContent->

موضوعات مرتبط: <-CategoryName->

برچسب‌ها: <-TagName->

ادامه مطلب
[ <-PostDate-> ] [ <-PostTime-> ] [ <-PostAuthor-> ]
[ ]
................................. ???????????????? ...........................

دانلود آهنگ
.............................

دانلود آهنگ
.................................

دانلود آهنگ
....................................

دانلود آهنگ
....................................

دانلود آهنگ
........................................

دانلود آهنگ
...........................................

دانلود آهنگ
.........................................

دانلود آهنگ
...........................................